Monday, October 03, 2005
قربون کله ات
شاپرک بهاري: ماست نداريم. بايد بخريم.
****
شاپرک بهاري به پدرش: چي خوردي؟
- قرص خوردم.
ـ براي چي قوص ( قرص) خوردي؟
- براي اين که سرم درد مي کنه.
- سرت درد مي کنه.
- آره.
-خيلي درد مي کنه؟
-آره.
- افتادي زمين سرت درد گرفته؟
****
با تلفن صحبت مي کردم، شاپرک بهاري بازيش را رها کرد، آمد کنارم نشست و گفت: منم مي خوام حرف بزنم و گوشي را گرفت. اما فقط بله و نه مي گفت و مي خنديد. گفتم: گلم صحبت کن ، بگو عمه جون چطوري؟ شاپرک بهاري گفت: خوبم. گفتم: نه، از عمه بپرس حالت خوبه؟ شاپرک بهاري گفت: آره ، خوبم.
*********
شاپرک برفي با خاله اش تلفني صحبت مي کرد. خاله بعد از احوالپرسي از خودش، پرسيد: خب عزيزم مامانت خوبه؟ شاپرک برفي رو کرد به من و پرسيد: تو خوبي؟ گفتم: آره گلم، خوبم. شاپرک برفي گفت: آره، مامانمم خوبه.
*****
شاپرک برفي سی دیی گذاشته بود و چند دقيقه ايي مي شد که کنترل را در دست گرفته و کمی جلو وسپس کمی عقب می برد. گفتم: گلم، دنبال چي مي گردي؟ گفت: دنبال آهنگ خودم مي گردم. پرسيدم: کدوم آهنگ؟ گفت: همون که مي گه قربون کله ات برم ديگه. گفتم: قربون کله ات برم ... آهان فداي سرت. گفت: آره، آره، همون.
Labels: شاپرکها