Monday, October 31, 2005
دفترچه ممنوع
به طور اتفاقي از يکي از خيابانهاي تهران مي گذشتم، چشمم به کتابفروشيي افتاد. داخل شدم. چند کتاب برداشتم و مشغول بررسي کتابهاي ديگر شدم که آقاي فروشنده به کنارم آمد و گفت: اگه اجازه مي ديد منم چند تا کتاب بهتون معرفي کنم. براي معرفي هر کتاب توضيح نسبتا مفصلي درباره موضوع و نويسنده کتاب مي داد. ولي براي معرفي دفترچه ممنوع گفت: اگه اينو نخوندين، حتما بخونيديش و با خنده ايي اضافه کرد: اين کتاب جنس خانوما را خوب نشون مي ده.