Wednesday, February 20, 2008
بابانوئل بهاری
دو هفته قبل از نوئل
شاپرک بهاری: هر وقت برف بیاد, بابا نوئل هم می آد.
من: گلم , نوئل روز بیست و پنجم دسامبره که بابا نوئل تو اون روز می آد. چه برف بباره و چه نباره.
شاپرک بهاری: نه ,نه. وقتی برف بیاد, بابا نوئل هم می آد.
یک هفته قبل از نوئل
در مرکز خریدی, شاپرکها با خوشحالی درآغوش بابانوئلی که در جلوی کاج بزرگی نشسته,جای می گیرند تا عکس یادگاری بگیرند. به شاپرک بهاری که برخلاف برادرش عمیقا به وجود بابانوئل اعتقاد دارد, می گویم: اینم بابانوئل.
می گوید: این که بابا نوئل نبود.
با تعجب می پرسم: چطور؟
می گوید: برای این که بابا نوئل یک کیسه پر از کادو داره. این فقط لباس بابا نوئل را پوشیده.
چند روزقبل از نوئل
شاپرک بهاری با بغض: داداش می گه بابا نوئل وجود نداره.
من: تو فکر می کنی وجود داره؟
شاپرک بهاری: آره.
من: خب پس منتظر باش تا برات هدیه بیاره.
شب قبل
شاپرک بهاری گریه می کند و می گوید: برف نیامده دیگه بابانوئل نمی آد.
من: چرا, چرا. فردا بابانوئل حتما می آد.
شاپرک بهاری: نه, فقط وقتی برف بیاد اونم می آید.
من: ببین گلم فردا نوئله حتی اگه برفم نیاد بابانوئل می آد. تو کارتونا و فیلما همیشه نوئل برفیه ولی هر سال که برف نمی آد.مطمین باشه که فردا بابانوئل می اد.
نوئل
صبح از خواب بیدار می شود وبه کنار من می آید و با کمی نگرانی و هیجان می پرسد: بریم نگا کنیم ببینم بابانوئل اومده یا نه؟
_باشه بریم.
وقتی کادوها را می بیند, ذوق زده می شود.
فردای نوئل
صبح از خواب بیدار می شود و باز پیش من می آید و می گوید: بریم ببینم شاید بابانوئل بازم برامون کادو آورده باشه.
دو هفته بعد
از شکلاتهای باقیمانده نوئل بهش می دهم. به شکلاتها خیره می شود و سپس می گوید: این از همون شکلاتایی که بابانوئل برامون اورده بود.
به اشتباه خودم پی می برم و می گویم: آره, درسته از هموناست.
می پرسد: تو اینا را از کجا خریدی؟
-از همون فروشگاهی که همیشه خرید می کنیم.
-پس بابانوئل هم ازاونجا خریداش رو می کنه.
-آره, فکر کنم از ازاونجا خرید می کنه.
یک ماه بعد
شاپرک بهاری: پس کی برف می آد بابانوئل برامون کادو بیاره؟
Labels: شاپرک بهاری, شاپرکها