Monday, April 28, 2008
دعا
من: دعا؟ دعا برای چی ؟
شاپرک بهاری: آره, مگه ندیدی «ایوان» دعا می کرد. «بروس» هم همین طور.
من: آهان. خب فعلا هیچی. اما تو چه دعایی می کنی؟
شاپرک بهاری: من دعا می کنم دندونم خراب نشه تا بتونم همه چی بخورم.
**
شاپرک برفی: وقتی من بزرگ بشم, تنها زندگی می کنم.
من: چرا؟
شاپرک برفی: چون نمی خوام عاشق بشم.
من: به خاطرهمون مشکل بوسیدن دیگه؟
شاپرک برفی: آره.
من: خب گلم, به نظرم می تونی به جای بوسیدن لب که خوشت نمی آد, بوسیدن گونه را امتحان کنی.
شاپرک برفی: نه, نمی شه.
من: آخه چرا؟
شاپرک برفی: نمی شه, باید لب را بوسید. وقتی آدم عاشق می شه باید ژست عاشقانه بگیره.
Labels: شاپرکها