Thursday, January 11, 2007
پاپا نویل
قبل از نویل
پشت جلد مجله ایی که در دست داشتم، تبلیغی با تصویر پاپا نویل تزیین شده بود. شاپرک برفی با دیدن آن گفت: « پاپا نویل واقعیت نداره.» گفتم: « تو این طوری فکر می کنی.» شاپرک برفی، برای اثبات نظرش، تصویر پاپا نویل را که سوار بر سوزتمه اش در آسمان پرواز می کرد، را نشانم داد و گفت:«یعنی تو فکر می کنی چنین چیزی واقعیت داره؟»
نویل*
کاج با خودش فکر می کند
درست است که من برف
ابر و باد سرد
و پرندگانی که آواز می خواندند، را از دست داده ام
در عوض، آنان به من
نور و شمع داده اند
و گوی های بلورین
و کودکانی که با لباسهای خواب
دور من می رقصند و آواز می خوانند
برای یک کاج
این سرنوشت زیبایی است
بعد از نویل
شاپرک برفی: پاپانویل چطور می آد تو خونه ها، هدیه ها رو می ذاره؟
من: همون جوری که اومد تو خونه ما گذاشت.
شاپرک برفی: اونا را که تو گذاشته بودی.
من: خب بقیه را هم مامان باباها می ذارن دیگه. مگه تو خودت نگفتی پاپا نویل واقعی نیست .
شاپرک برفی: اما امروز تو مدرسه، بعضی بچه ها می گفتن که هدیه اونا رو خود خود پاپانویل گذاشته.
* شعری از کتاب شاپرک برفی
Labels: شاپرک برفی, شاپرکها